مبارک روز شنبه گاه پیشین


گه هنگامی است با انوار بیش این

جهان از چشمه خود روی شسته


که و مه سبحه و سجاده جسته

موذن قامت خود بر کشیده


جماعت صف به مسجد بر کشیده

ممالک گیر سلطان جهان بخت


در آن ساعت برآمد بر سر تخت

سریر آراست ماه و آفتابش


غیاث دین و دنیا شد خطابش

ملایک جمله گفتندش همانگه


دعا: خلد الرحمن ملکه

خروش کوس، گیتی را خبر کرد


دل بد خواه را زیر و زبر کرد

موافق ریخت گوهرها ز حد بیش


مخالف هم ولیک از دیدهٔ خویش

فلک شادی بدو ران و زمان داد


جهان را مژدهٔ امن و امان داد